تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:37 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

 
 
روزگاری دو برادر در مزرعه خانوادگی شان با هم کار می کردند.
یکی از آنها ازدواج کرده بود و چند فرزند داشت.
اما برادر دیگر تنها زندگی می کرد.

در پایان هر روز که کار تمام می شد دو برادر هر چیزی را که به دست آورده بودند
به طور مساوی بین هم تقسیم می کردند.

یک روز برادر مجرد با خودش گفت:«این درست نیست که ما همه چیز را به طور
مساوی با هم تقسیم می کنیم. من تنها زندگی می کنم و به چیزهای زیادی
احتیاج ندارم. اما برادرم باید خرج همسر و فرزندانش را بدهد.»


او تصمیم گرفت هر شب یک کیسه از سهم خود را به انبار برادرش ببرد.
در همین حال، برادر متاهل با خودش گفت: «این درست نیست که ما همه چیز
را به طور مساوی تقسیم کنیم. من از دواج کرده ام و همسرم بعد از من می تواند از
فرزندانمان نگهداری کند اما برادرم تنهاست و کسی را ندارد که در آینده از او مراقبت کند.»

تصمیم گرفت یک کیسه از سهمش را به انبار برادرش ببرد.


سالها گذشت و دو برادر از این که ذخیره محصولشان کم نمی شود تعجب کردند
و هر چه فکر کردند دلیل آن را نفهمیدند.

در یکی از شب های تاریک که هر دو می رفتند تا کیسه ای از سهم خود را در انبار
دیگری بگذارند، به هم برخورد کردند.

کمی به هم نگاه کردند و یکدیگر را به آغوش کشیدند.

نکته :

اگر در یاد کسی باشید کسی هم به یاد شما هست.



تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:31 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

اسم قاشق را گذاشتی قطار....هواپیما....کشتی
 
تا یک لقمه بیشتر بخورم!

یادت هست مادر؟

شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران....،
 
میگفتی بخور تا بزرگ بشی...

و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه
 
دوست داشته باشم قورت بدهم

حتی بغض های نترکیده ام را......



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:46 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

می گویند : شاد بنویس ...
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای ِ خیس ...!!
 



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:43 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو
قرعه امروز به نام من و فردا دگری
میخورد تیر اجل بر پر و بال من و تو
مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی
گیرم که کل جهان باشد از آن من و تو.


تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:36 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
 






بدون شرح .......


تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:26 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.

پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب
بیدار کردی؟

مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط
خواستم بگویم تولدت مبارک.

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.

صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع
نیمه سوخته یافت…

ولی مادر دیگر در این دنیا نبود...
 


تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:3 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

میگن دخترا ژست گرفتن تو خونشونه.....

اینم نمونش



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 3:58 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

یک روز مردی قصد سفر کرد، دختر مجردی هم داشت که امکان بردن وی نبود، با خودش گفت دخترم را نزد امین مردم شهر می برم و بعد عازم سفر خواهم شد. دختر را نزد شیخ برد و ماجرا را برایش توضیح داد و شیخ هم قبول کرد. شب شد و دختر دید شیخ هوس شوم به سرش برده است، دختر با زحمت فراوان توانست فرار کند، هوا خیلی سرد بود، دختر بعد از فرار هیچ لباس گرمی بر تن نداشت، در راه دید که چند نفر، گرد آتش جمع شده اند و مستانه مشغول نوشیدن شراب هستند، با خودش گفت آن امین مردم بود و قصد شوم کرده بود، مستان که جای خود دارند. یکی از آنها دختر را دید و به دوستانش گفت: که سرشان را به زیر بیندازند، در بین این صحبت ها دختر از شدت خستگی و سرما از حال رفت، یکی از آن ها دختر را به آغوش گرفت و در کنار آتش قرار داد تا گرمش شود، مدتی بعد دختر بهوش آمد دید که سالم و گرم است و آنها هم کاری به او ندارند، در آن لحظه گفت: یک پیک هم مرا مهمان کنید و بعد از آن این شعر را سرود:
از قضا روزی اگر حاکم این شهر شدم
خون صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد
ترک تسبیح و دعا خواهم کرد
وسط کعبه دو میخانه بنا خواهم کرد
تا نگویند که مستان ز خدا بی خبرند



تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, | 22:43 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
سری جدید طنز فک و فامیل داریم ؟

 

.

شب رفتم خوابیدم حال نداشتم دوباره پاشم برم کولر رو خاموش کنم به بابام اس ام اس دادم : بابا کولر رو خاموش کن .
جواب داده : شما ؟! :|
فک و فامیله داریم

 

ادامه مطلب...



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, | 22:28 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

http://s2.picofile.com/file/7147675913/panapa.jpg

 

بیا ادامه مطلب



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 14 صفحه بعد