تاريخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, | 13:32 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

وقتــــی می گویمـ : دیگر به ســرآغمـ نیآ

!


فــکر نـکن که فــرآموشــت کرده امـ

….


یآ دیـگه دوستت ندآرم

!
نــــــــه

مــن فــقـطـ فـهمـیدمـ

:
وقـتـی
دلـتـ با من نیستـ ؛


بــــودنـتـ مـشکلی رآ حـل نمی کـنــد ،


تــنـهـآ
دلـتـنگــتـرم مـــی کند … !!!



تاريخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, | 13:25 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

راه که میروم  مدام برمیگردم پشت سرم را نگاه میکنم

 

دیوانه نیستم.....

از پشت خنجر خورده ام....



تاريخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, | 13:21 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

خدایا....

 

دستت را از روی

space

بردار....

بس نیست این همه فاصله؟؟!!!؟؟



تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:, | 7:15 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
دلــم میخواد کــارگر رستوران باشم
مــدام در حــالِ پــیاز پوست کندن!
تــا کسی مــدام نپرسه که:
آی دختر؟
تــو داری گــریه میکنی؟!
...
بی گــمان تعجب کردی،نه؟!
نپــرس گــریه چــرا؟
دلـیـلش هــمان پــیازهای لعنتی اند...!!!


تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:, | 7:4 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
چراکسی نمی فهمد...

میگفتند: سختی ها نمک زندگی اند...

اما چراکسی نفهمید "نمک"برای من که خاطراتم زخمی است...

شور نیست...

مزه "درد"می دهد...


تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:, | 7:3 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!

حمـاقـت یـعنـی مـن کـه

اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوی !

خـبری از دل تنـگـی تـو نمـی شود!

برمیگردم چـون

دلـتنـگـت مــی شــوم


تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:, | 7:2 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
خدایا!!!!

نمیخواهم بس است دیگر

پشیمانم

دگرگونم

تنهاییم را میخواهم..خلوتم را!

آرامش از دست رفته ام را!!!

تنهایی به دور از هرگونه تشویش

دل مشغولی

دلبستگی و

وابستگی....


تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:, | 7:0 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
حلالم کن..

اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم

و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم

اگر از دست من در خلوت خود گریه ای کردی

اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی

اگر زخمی چشیدی گاه از زبان من

اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من

حلالم کن!!!


تاريخ : جمعه 9 تير 1391برچسب:, | 22:15 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...
اما
ایـــــــــــــن روزها...
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...
انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!


تاريخ : پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, | 21:56 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
شنیدید که میگن :

اونی که گریه می کنه ، یه درد داره، اما اونی که میخنده هزار تا!


... ... من میگم :

اونی که میخنده هزار تا درد داره

ولی اونی که گریه میکنه...

به هزار تا از دردهاش خندیده ,

اما جلوی یکیشون بدجوری کـــــــــــم آورده...

 



تاريخ : پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, | 21:46 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
تنهام گذاشت!!!


اینقدر خودم و براش کوچیک کردم که فکر نکنه ازش بزرگترم !

افسوس که منو به خاطر کوچیکیم تنها گذاشت !!!


تاريخ : پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, | 21:13 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
ه کـســی کــه دلـ ـش تنـ ـگـ نمـیشــه نگیـــد :
دلــ ـ ــ ــم بـــراتــ تنـــگه ...
چون پــاســـخ ـ همیشــه یا لبـخنــد استـــ
یـــــا
تــو لطـفـــ داری !!! . . .
 


تاريخ : پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, | 21:10 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
من دیـــــوانـه نیستم!
فقط کمی تـنهـــــایــــم!
همین...
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟!
!!


تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:53 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
 
 
 
 
 
پروردگارا

داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم

چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.


یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
که تنها دل من ؛ دل نیست
 
 
 
 
 




تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:51 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

چه حرف بی ربطیست

که مرد گریه نمی کند

گاهی آنقدر بغض داری

که فقط باید مرد باشی

تا بتوانی گریه کنی !!!
 



تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:48 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

 

گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار
یک بار از یاد
یک بار از دل
و یک بار از دست !
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم

حالا یک بار از شهر می رویم


یک بار از دیار


یک بار از یاد


یک بار از دل


و یک بار از دست !
 

 



تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:44 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

صدا …

دوربین …

حرکت …

باز هم برایم نقش بازی کن !



تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:39 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

 
گاهـی

" سکـــــــــــــــــــــــوت "

علامت رضایت نیســـت !
.
.

شـــــــــاید کســـی داره

خفـــــــــــــه می شـــــه

پـشـــــــت سنگیـــنــــیِ

یـــــــک درد...!



تاريخ : یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, | 7:31 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

اسم قاشق را گذاشتی قطار....هواپیما....کشتی
 
تا یک لقمه بیشتر بخورم!

یادت هست مادر؟

شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران....،
 
میگفتی بخور تا بزرگ بشی...

و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه
 
دوست داشته باشم قورت بدهم

حتی بغض های نترکیده ام را......



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:46 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

می گویند : شاد بنویس ...
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای ِ خیس ...!!
 



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:43 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو
قرعه امروز به نام من و فردا دگری
میخورد تیر اجل بر پر و بال من و تو
مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی
گیرم که کل جهان باشد از آن من و تو.


تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 4:26 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.

پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب
بیدار کردی؟

مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط
خواستم بگویم تولدت مبارک.

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.

صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع
نیمه سوخته یافت…

ولی مادر دیگر در این دنیا نبود...
 


تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, | 6:20 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
به سلامتی....




به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست
.
.
به سلامتي اونايي كه هزارتا خاطرخواه دارن.ولي دلشون گير يه بی معرفته !
.
.
به سلامتي اعتماد كه المثني نداره! وقتي رفت ديگه رفت ...
 

 

ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, | 6:10 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
 

 

.

 

 

یادمان باشد که: آنها که دوستشان می‌دارم می‌توانند دوستم نداشته باشند.
.
یادمان باشد که: فرار؛ راه به دخمه‌ای می‌برد برای پنهان شدن نه آزادی.
.
یادمان باشد که: باورهایم شاید دروغ باشند.
.
یادمان باشد که: لبخندم را توى آیینه جا نگذارم.
 

ادامه مطلب...



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, | 5:41 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

 

 

 

بد شانس ترین نسل تاریخ ایران، ما هستیم!... چرا؟

چون تو نوزادیمون شیر خشک نایاب شده بود…


بچگیمونم كه دوران جنگ بود

دوران تحصیل هم هر چی طرح بود رو ما امتحان


کردن… نظام قدیم، نظام جدید، نظام خیلی جدید…

رسیدیم دانشگاه سهمیه ها بیداد کردن…

فارغ التحصیل شديم به خاطر زیاد بودن جمعیت کار پیدا


نشد…
عاشق شديم گشت ارشاد رو سرمون خراب شد...

ماشین خریدیم بنزین سهمیه بندی شد...

خواستیم بریم خارج از کشور، ایران تحریم شد

خواستیم ازدواج کنیم مهریه ها همه سال تولد شد


خواستیم پرداختش کنیم راحت شیم سکه گرون شد



ازدواج كرديم تورم كمرمونو شكست و روزگارمون سياه
شد...
بارالهـــــا! ديگه حالي واسمون نمونده كه به راه راست


هدایت شیم، اگه اصرار داري، خودت راه راست را به


سوی ما کج کن



تاريخ : جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, | 6:54 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

این روزها


اگر خون هم گریه کنی

عمق همدردی دیگران باتو

یک کلمه است :

"
آخـــــــــــــــی"



تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, | 15:13 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
دلنوشته :-(


هي فلاني...رفتن حق همه ي آدمهاست

فقط خواستم بداني اگر مانده بودي

شايد نوشته هايم رنگ غم نداشت!
.
.



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:میخوام ,عوض,شم , | 15:0 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

ميخــــــواهم عوض شوم!

ميخــــــواهم عوض شوم!


چرا بايـــــد دلتنگ آغوشت باشم؟


ميخـــــــواهم تو دلتـــــنگ آغوشَـــم باشــــي!

ادامه مطلب ادامشه بیا....



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, | 18:48 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
boghz




 

من با حضور تو تكرار مي شوم و در شهر دلم

سالهاي چراغاني تولدمان را جشن مي گيرم

بیا ادامه مطلب....



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, | 18:43 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ
sh




 

ما نسل بوسه هاي خياباني هستيم

نسل خوابيدن با اس ام اس

نسل درد دل با غريبه هاي مجازي
                       
بیا ادامه مطلب...


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, | 18:35 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

چقدر دوستم داری!!!

بیا ادامه مطلب بخون نخونی ضرر کردی....



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 19 خرداد 1398برچسب:, | 15:23 | نویسنده : ஜஜ فـاطـیஜஜ

هِــے فُلـــآنــے ...

هِــے فُلـــآنــے ... هَـــوآےِ بَــرگَــردآندَنَتــ رآ دآرَمـ ...

هَـــرجــآ کـــہ دِلَتــ مــيخــوآهَـد بُــرو...

فَقَطــ آرِزو ميـکُنَمـ

وَقتــے دوبـــآره هَــوآےِ مَــن بـــہ سَـرَتــ زَد...

آنــقَــدر دِلَـتــ بگيــرَد کـــہ

.

.

.

بـــآ هِــزآر شَـبــ گِــريــہ چَشـمــآنَتــ

بـــآز هَــمـ آرآمـ نَگيــرے ...



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد